کتابخانه مسروری حکم آباد بخش بزرگی از کشور را می توان در کتابها پیمود اندرولنگ
| ||||||||||||||||||||||
|
31 خرداد سالروز شهادت دکتر چمران را گرامی میداریم
از اینرو پیشنهاد می شود کتابهای زیر را از کتابخانه مسروی به امانت گرفته و مطالعه نمایید.
برچسبها: [ یک شنبه 31 خرداد 1394برچسب:شهادت مصطفی چمران,چمران,شهدای جنگ تحمیلی,زندگی شهیدچمران,مناجات شهید چمران,کتابخانه مسروری,, ] [ 10:49 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
گـاهـی اگــر دعـایت مسـتجاب نشـد، بـرو و گــوشـه ای بنـشـیـن...
برچسبها: [ شنبه 30 خرداد 1394برچسب:مناجات,نیایش,عبادت,سخنان گرانبها,کتابخانه مسروری,, ] [ 12:29 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
جلسه انجمن ادبی ققنوس این هفته حال و هوای خاصی داشت.طبق اعلام قبلی بخشدار محترم عطاملک جناب آقای حکم آبادی در این جلسه حضور پیدا کردند.ایشان از قدیم الایام علاقه فراوانی به شعر و ادب داشته و اینکه سالهای دور حلقه ای تشکیل داده و در مسجدجامع به شعرخوانی می پرداختند.
از این جهت بسیار خرسندیم این جلسه راس ساعت 19 تشکیل شد. از هفته های دیگر جمعیت بیشتر بود. این هفته سرکارخانم احمدآبادی دیگر مهمان این هفته بودند که قرار شد منبعد عضو انجمن باشند و در همه جلسات شرکت نمایند.ایشان در پایان جلسه از نحوه تشکیل و اداره این انجمنابراز رضایت داشتند.
آقای ملایی مثل همیشه جلسه را با شعر زیبایی شروع کردند . سپس حضار به ارائه آثار خودپرداختند.
زهرا حکم آبادی قطعه ای شعر سپید با نام بادبادک خواندند. خانم حکم آبادی داستان کوتاه در قالب ضرب المثل خواندند.خانم حاتمی قطعه شعری از فروغ فرخزاد خواندند.نگین وکیلی از عشق گفت.خانم احمد آبادی این جلسه مطلبی ارائه ندادند.سحر ملایی از حضرت محمد خواندند.علی احمدی شعر زیبایی در خصوص وصف مقام شهدای غواص خواندند که مورد تحسین قرار گرفت.محمد احمدی از امام زمان سرودند.محمد حکم آبادی داستانک زیبای خود را خواندند.و شعر طنزی که با مضمون من زن گرفتم تو نگیر.خواندند.مهندس علیپور شعر زیبایی عاشقانه خواندند.احسان عباس آبادی نیز شعر با مضمون....خواندند.
و در نهایت نوبت به بخشدار محترم رسید.ایشان ضمن تشکر از مسئول کتابخانه و مسئول انجمن و اعضای انجمن .این جلسه را پربار توصیف کرده و خواهان برگزاری مرتب آن شدند. و قطعه شعری در خصوص امام زمان خواندند که بسیار زیبا بود و مورد تحسین واقع شد. و همچین شعری با عنوان یاد ایام با مضمون یاداوری خاطرات جلسه شعر سالهای قبل خواندند که زیبا بود.
در نهایت جلسه راس ساعت 20/10 دقیقه با ذکر صلوات به پایان رسید.
برچسبها: [ شنبه 30 خرداد 1394برچسب:جلسه انجمن ادبی,انجمن ققنوس,کتابخانه مسروری,انجمن شعر حکم آباد,انجمن ادبی ققنوس حکم آباد,کتابخانه مسروری,, ] [ 10:36 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
جلسه انجمن ادبی ققنوس امروز عصر راس ساعت 19 با حضور افتخاری
بخشدار محترم عطاملک جناب آقای حکم آبادی
و تنی چند از همشهریان فرهنگی حکم آباد تشکیل می گردد.
خواهشمند است در این جلسه حضور بهم رسانید. برچسبها: [ پنج شنبه 28 خرداد 1394برچسب:جلسه انجمن ادبی,انجمن ققنوس,کتابخانه مسروری,انجمن شعر حکم آباد,انجمن ادبی ققنوس حکم آباد,کتابخانه مسروری,, ] [ 11:23 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
مگذار که عشق ، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود ! مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه ، به عادتِ آب دادنِ گلهای باغچه بدل شود !
قسمت هایی از کتاب یک عاشقانه آرام نادر ابراهیمی
اگر به دنبال کتاب عاشقانه هستید. اگر علاقه مند به متن های ادبی عاشقانه هستید. اگر علاقه مند به سبک نوشتاری نادر ابراهیمی هستید. حتما حتما حتما کتاب زیبای یک عاشقانه آرام را از کتابخانه مسروری به امانت بگیرید!!! برچسبها: [ پنج شنبه 28 خرداد 1394برچسب:یک عاشقانه آرام,عاشقانه آرام,جملات عاشقانه,نادرابراهیمی,متن ادبی,کتابخانه مسروری,معرفی کتاب ,, ] [ 9:50 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
یکی از کتاب های پرفروش در تابستان و پاییز سال 2006 کتاب راز (The Secret)، نوشته روندا بایرن (Rhonda Byrne) بود. «راز» که مستندی به همین نام هم وجود دارد، به اهمیت «قانون نیروی جاذبه» در یاری رساندن به انسان برای نیل به آرزوهایش می پردازد. اعتقاد به قانون جاذبه به ما می گوید که چیزی به نام سرنوشت وجود ندارد و همه امور و اتفاقات زندگی انسان تحت کنترل ذهن اوست .
برن در مقدمه «راز» با اشاره به مشکلات بیشماری که در زندگی برایش پیش آمده، آورده است: «یک سال پیش زندگیام متلاشی شد، تا سرحد مرگ کار میکردم. ناگهان پدرم فوت کرد و رابطهام با همکارانم دچار اغتشاش شد. آن موقع حتی به ذهنم خطور نمیکرد که در کمال یاس و ناامیدی موهبتی الهی نصیبم شود.» با عضویت در کتابخانه مسروری و مطالعه کتاب راز ،ذهنتان را معطوف آنچه میخواهید به آن برسید،نمایید برچسبها: [ پنج شنبه 28 خرداد 1394برچسب:راز,لاندا برن,معرفی کتاب,کتاب راز,برن,, ] [ 8:54 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
التماس دعا... برچسبها: [ پنج شنبه 28 خرداد 1394برچسب:ماه رمضان,دعای اول ماه رمضان,رزوه داری,دعای روزه دار,فوایدروزه,کتابخانه مسروری,, ] [ 8:46 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
این روزهای گرم طاقت فرسا اوج کار کشاورزان سخت کوش حکم آباد می باشد
خسته نباشی کشاورز.. خدا قوت عمده محصولات زراعی کشاورزی حکم آباد به روایت تصویر
مزارع هندوانه
مزارع گندم
مزرعه گندم بعد از درو کردن
مزارع یونجه
مزارع چغندر قند
باغ انگور
برچسبها: ازشروع طرح " کتابهایی که در این ماه خوانده ام" حدود یکماه میگذره و چنان استقبالی از این طرح شد که خودم هم فکر نمیکردم.یعنی این سه کتاب پایی که جا ماند آناکارنینا تصور کن متقاضی عجیبی پیدا کرد. من خودم کتاب مجموعه ترانه های تصور کن را خیلی دوست دارم و اینجا هم یک از ترانه هایی که در این کتاب هست را قرار میدم تا از آن لذت ببرید. ترانه غصه نخور اگه قلبم شکستی، بی خیال!غصه نخور! اگه نیستم،اگه هستی!بی خیال!غصه نخور! دیگه هیچ عیبی نداره که نموندی پیش من! منُ کُشتی دستی دستی!بی خیال!غصه نخور
من هنوز به یادتم،اگه چه زیر خاک سرد خوب می دونی رفتنت قلبم پاره پاره کرد اما حیفه که چشات یه لحظه بارونی بشن خنده هاتُ دوس دارم،گریه نکن برای من!
اگه قلبم بی تو پژمرد، بی خیال!غصه نخور! اگه خوش بختیمُ باد برد، بی خیال!غصه نخور! اگه روزی روزگاری تو یه گوشه ی جهان، شنیدی که عاشقت مُرد، بی خیال!غصه نخور!
من هنوز به یادتم اگر چه پوسیده تنم هنوزم عاشقِ دیوونه ی چشمِ تو منم نمی خوام دلت بگیره برای نبودنم خوب بدون که هر جا باشی از تو دل نمی کنم! برچسبها: [ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:یغما گلرویی,تصورکن,مجموعه ترانه,ترانه های عاشقانه,کتاب شعر,کتابخانه مسروری,آناکارنینا,پایی که جا ماند,, ] [ 9:39 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
دیروز یکی از دوستای نزدیکم گفت که میخاد از فردا روزه بگیره ، این حرفش یهویی خیلی روم تاثیر گذاشت با خودم گفتم منم فردا روزه میگیرم.حالا بماند که روزه هم گرفتم و خوشحالم که خودمو دارم آماده می کنم برای ماه رمضان. ولی بیشتر از این تو این فکر بودم که چقدر خوبه تو کارهای خوب و مذهبی ما از هم دیگه حسودی کنیم و سبقت بگیریم.همه رقابت تو زندگی بخاطر مال و ماشین و خونه و مدرک تحصیلی نباشه.... من که این مورد امتحان کردم خیلی خوشحالم.... دوستان عزیزم در این پست کیفیت و فواید خواندن نماز شب را میزارم تا اینکه در آستانه ماه مبارک رمضان سعی کنیم در اوقات سحر این فریضه رو انجام بدیم .باشد که همگی مورد عفو و بخشش خداوند متعال قرار بگیریم.
کیفیت خواندن نماز شب نماز شب 11 رکعت است که ابتدا 8 رکعت نماز به صورت نماز دو رکعتی مانند نماز صبح ولی به نیت نماز شب خوانده میشود. بعد دو رکعت به نیت نماز شفع، سپس یک رکعت نماز به نیت وتر خوانده میشود. کیفیت نماز های دو رکعتی نیت: دو رکعت نماز شب می خوانم قربه الی الله در رکعت اول: یک بار سوره حمد+یک بار سوره قل هو الله احد+رکوع + سجده در رکعت دوم: یک بار سوره حمد+یک بار سوره قل هو الله احد+قنوت +رکوع + سجده + تشهد + سلام نماز فوق را چهار بار با همان نیت بخوانید که جمعا هشت رکعت می شود کیفت نماز شفع نیت:دو رکعت نماز شفع می خوانم قربه الی الله در رکعت اول:یک بار سوره حمد + یک بار سوره قل هو الله + یک بار سوره قل اعوذ برب الناس+ رکوع + سجده در رکعت دوم:یک بار سوره حمد + یک بار سوره قل هو الله + یک بار سوره قل اعوذ برب الفلق + قنوت + رکوع + سجده + تشهد +سلام کیفت نماز وتر نیت: یک رکعت نماز وتر می خوانم قربه الی الله در رکعت اول:یک بار سوره حمد + سه بار سوره قل هو الله + یک بار سوره قل اعوذ برب الفلق+ یک بار سوره قل اعوذ برب الناس در قنوت:خواندن کامل قنوت در حالی که دست ها به حالت قنوت است در حقچهل مؤمن دعا میکند مثلاً میگوید اللهم اغفر لفلان (خدایا بخشش فلانی را)به جای گفتن "فلان" نام شخصی که میخواهد برایش دعا کند را میگویدیا به صورت کلی 40 بار می گویی اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات (خدایا ببخش مردان مومن و زنان مومن را) سپس هفتاد مرتبه میگوییم: استغفر الله ربی و اتوب الیه ( آمرش می طلبم از خدایی که پرودگارم است و بسویش باز می گردم) بعد هفت مرتبه میگوییم: هذا مقام العائذ بک من النار(این است مقام کسی که از آتش قیامت به تو پناه می برم) سپس سیصد مرتبه میگوییم: العفو (ببخش) و بعد از آن میگوییم: ربّ اغفرلی و ارحمنی و تب علیّ انک انت التواب الغفور الرحیم (پروردگارا ببخش و به من رحم کن و توبه من را بپذیر،به راستی که تو،بخشنده و مهربانی) بعد به رکوع و سپس به سجده رفته و تشهد و سلام میدهیم فواید نماز شب 1) )باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است.
2) )باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است. برچسبها: [ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:روزه,نماز شب,کیفیت نماز شب,فواید نماز شب,کتابخانه مسروری,, ] [ 8:20 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:صبح بخیر,صبح زود,سخنان گرانبها,سخنان زیبا,متن ادبی صبح,کتابخانه مسروری,, ] [ 8:11 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
امروز پوریا عضو فعال کتابخانه اومد تا کتاب جزیره اسرار آمیز نوشته ژول ورن را به کتابخانه تحویل بده.ازش پرسیدم که چطور بود کتاب؟ که گفت واقعا لذت بردم و کتاب بسیار قشنگ و هیجانی بود. بهش گفتم ی خلاصه ای از کتاب بگو تا تو وبلاگ قرار بدم تا همسن و سالات هم برن این کتاب بخونن. من الان دقیقا هر چی خودش گفته رو مینویسم بدون هیچ دخل و تصرفی و ممکنه اشتباه لغوی هم باشه ولی چون دوست دارم از زبان خودش باشه همینطور که گفته مینویسم.
" این کتاب اول چند نفرن تو کشورهای مختلف که هر کدومشون یک آدم معروفی هستن. یکی اسمش سایروس اسمیت که مهندس بود .یکی دیگه اسمش ملوان پان گروف بود.یکی دیگه ژد ئول اسپیلت که خبرنگار بود.ویکی دیگه هاربرت جوان بوده که خیلی باهوش و زرنگ بود. یکی دیگه ناب سرخ پوست که کلفت سایروس اسمیت بود. اینا همشون میخاستن برن مزبور .هاربرت جوان خیلی کنجکاو بوده وخودش هم میخاسته بره مزبور و در جنگ حاضر باشه.ژدئول اسپیلت هم خبرنگار بوده و میخاسته خبرای جنگ رو برای کشورش بیاره.موقع برگشت سایروس اسپیلت به دوستش سفارش یک بالون میده که برگردن.موقع برگشت با بالون طوفان میشه همه وسایلشون پرت میکنن پایین .با پارس کردن سگ سایروس که اسمش توپ بوده می فهمند که خشکی در این نزدیکی است.به پیشنهاد سایروس همگی موافقند که برن خشکی.وقتی به خشکی رسیدند همه بودن غیر از سایروس و سگش.و از اینجا ماجراهای جزیره اسرار آمیز شروع میشه..... من که محو گفتنش شدم و لذت بردم که همشهری من که امید این شهر میشه در آینده تو سن کم اونم کلاس پنجم اینقدر با علاقه این کتاب خونده و داره اینقدر با لذت تعریف می کنه.
پس من تا حدودی خودمو موفق میدونم که تونستم پوریا رو علاقمند کنم به کتاب . و امیدوارم که بتونم امثال پوریا بیشتر وبیشتر باشن.
به امید اون روز...
علاقه مندان می توانند این کتاب هیجانی رو از کتابخانه مسروری به امانت بگیرند.
برچسبها: [ سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:نقد کتاب,معرفی کتاب جزیره اسرارآمیز,ژول ورن,کتابخوانی,کتابخانه مسروری,کتابخانه حکم آباد,پوریا حکم آبادی,, ] [ 12:2 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
بیایید قدر پدر و مادرمان را بدانیم تا وقتی که زنده هستند.. هیچگاه باعث گریاندن آنان نشویم... بعد ها پشیمان خواهیم شد...
توصیه می کنم کتاب مقام والدین از نظر اسلام نوشته محمدرضا ابراهیم آبادی را از کتابخانه مسروری به امانت گرفته و مطالعه نمایید.
برچسبها: [ سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:احترام به پدر و مادر,نیکی به والدین,کتابخانه مسروری,, ] [ 9:47 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
با تموم شدن کنکور انگار چرخه زندگی کتابخوانی خوابیده،اصلا بدجور خلوت شد کتابخانه.دلم گرفت ولی برای خودم برنامه ریزی کردم که وقتم تو کتابخانه تو این روزای خلوت چطور بگذرونم صبح ساعت هشت که میام بدون هیچ معطلی میرم سمت وبلاگ و مشتاقانه نظرات دوستام نگاه می کنم مهدی عزیز ، آقا کاظم،رضاملایی ، و ... .خودمونیم بعضی وقتا که نظر نذاشته باشن مثل امروز خیلی دلم میگیره.ولی خب حق میدم حتما یا مطلب خوب نبوده یا کاری پیش اومده ، به امید روزای بعد... و سپس ی پست جدید قرار میدم تو وبلاگ. فکر کنم نیم ساعت طول بکشه و سپس به گلدونای زیبای کتابخانه که یکماهی میشه خریده شده آب میدم هرروز دقیقا نگاه می کنم که چقدر رشد کردند .این به من انرژی میده.وا قعا زیبا هستن.
بعد از اون با خودم عهد بستم هرماه 200کتا ب جدید به کتابخانه اضافه کنم .حالا چه ارسالی از نهاد باشه چه اهدایی از اعضا باشه چه کتابای خودم باشه.و امروز کتابهایی جدید جدا کردم که شامل یکصد100 کتاب کودک و 50 کتاب بزرگسال میشه که قراره ثبت سامانه کنم. و اینکه هر روز... متن تمومش نکردم و سه نقطه گذاشتم تا اگه دوست داشتین و فکر جدیدی داشتین که هم برای کتابخانه و هم برای وبلاگ وخودم فکر می کنید مفیده ، خوشحال میشم تو قسمت نظرات بنویسین تا انجام بدم. برچسبها: [ سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:کتابخانه مسروری,کتابداری کتابخانه,حسین ملکوتی,ثبت کتاب,کنکور,وبلاگ,نظرات وبلاگ,کتابخانه حکم آّباد,, ] [ 9:0 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
مجموعه اشعار مهدی اخوان ثالث را با عنوان زمستان از کتابخانه مسروری به امانت بگیرید. برچسبها: [ دو شنبه 25 خرداد 1394برچسب:مهدی اخوان ثالث,اخوان ثالث,زمستان,کتاب زمستان,معرفی کتاب,کتابخانه مسروری,, ] [ 13:14 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ یک شنبه 24 خرداد 1394برچسب:جلسه انجمن ادبی,انجمن ققنوس,کتابخانه مسروری,انجمن شعر حکم آباد,انجمن ادبی ققنوس حکم آباد,کتابخانه مسروری,, ] [ 9:43 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
یک شعر طنزی که در گل آقا منتشر شده را برای برطرف شدن خستگی در وبلاگ قرار میدم امیدوارم خوشتون بیاد. ای عزیزان پشت کنکوری تا به کی تست چند منظوره ؟ شوخی و طعن این و آن تا چند ؟ غرق بحر تفکرید که چی ؟ گیرم اصلاً شما به طور مثال زد و شایسته دخول شدید یا گرفتید با درایت و شانس گیرم این نحسی است، سعدش چی ؟ تازه از بعد آن گرفتاری بعد مستی، خمار باید بود آنچه داروی دردمندی هاست گر رضایت دهی تو آخر سر به تو گویند : بعله، دفتر ما آشنا با اتوکد و اکسل باید البته لطف هم بکند بکشد وانگهی به خوش رویی این که از این، حقوق هم فعلاً پس بیایید و عز و جز نکنید امیدوارم همتون موفق باشید*/.
و این گل زیبا تقدیم شما.
برچسبها: [ پنج شنبه 21 خرداد 1394برچسب:پشت کنکور,طنز کنکور,شعر طنز,خسته نباشی کنکوری,برگزاری کنکور,اخبار کنکورسراسری,کتابخانه مسروری,, ] [ 11:7 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
من اگر نقاش اولام دنیانی زندان چکرم اولومی آیرلیقی حسرتی پشمان چکرم من اگر صیاد اولام سن کیمین جیران اودونا اوره گی پاره ادیب عشقوه هجران چکرم اگر من نقاش باشم دنیا را زندان خواهم کشید، مرگ – جدایی و حسرت را پشیمان خواهم کشید اگر من صیاد باشم به خاطر آتش عشق زیبایی همچون تو
قلبم رو پاره کرده و عشقت رو به رنگ هجران خواهم کشید.
چگونه این زبان شیرین را به فراموشی سپرده ایم!زبانی که پدران و مادران این دیار به کودکان خود می آموختند. دیگر کمتر کسی با کودکان خود به زبان ترکی صحبت میکند. و چه غم انگیز است زبان بومی این دیار کهن یعنی جوین به فراموشی سپرده شود. با آرزوی روزی که به فرزندانمان در کنار آموزش زبان فارسی، زبان شیرین ترکی نیز آموخته شود.
عجیب تر از اینکه ما پا را فراتر گذاشته و از صحبت به زبان مادری خویش شرم داریم. برچسبها: [ پنج شنبه 21 خرداد 1394برچسب:شعر ترکی,من اگه نقاش اولام,متن شعر,اشعار زیبا,کتابخانه مسروری,زبان مادری,ترکی,لهجه ترکی,ترکی جوین,, ] [ 9:10 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
روزی خیانت به عشق گفت:دیدی؟من بر تو پیروز شده ام عشق پاسخی نداد خیانت بار دیگر حرفش را تکرار کرد ولی باز هم از عشق پاسخی نشنید خیانت با عصبانیت گفت:چرا جوابی نمی دهی؟ سپس با لحنی تمسخر آمیز گفت:انقدر بار شکست برایت سنگین بوده است که حتی توان پاسخ هم نداری؟ عشق به آرامی پاسخ داد:تو پیروز نشده ای خیانت گفت:مگر به جز آن است که هر که تو آن را عاشق کرده ای من به خیانت وا داشته ام ؟ عشق گفت:آنان که عاشق خطابشان می کنی بویی از من نبرده اند چرا که عاشقان هرگز مغلوب عشق نمی شوند.................. آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را، نشنوی آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
با مطالعه ماهنامه سپیده دانایی آگاهانه زندگی کنیم. شماره جدید این ماهنامه را هر ماه از کتابخانه مسروری بخواهید.
برچسبها: [ چهار شنبه 20 خرداد 1394برچسب:خیانت,عشق,عاشقی,شکست عشقی,عشق به خداوند,کتابخانه مسروری,سپیده دانایی,ماهنامه خانوادگی,بخش نشریان کتابخانه,, ] [ 12:57 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
مدیر کل محترم کتابخانه های عمومی خراسان بهمراه تنی از چند از کارکنان ستادی امروز از کتابخانه مسروری بازدید نمودند. سرکارخانم غلامی رئیس محترم اداره کتابخانه های عمومی شهرستان جوین نیز در این بازدید همراه میهمانان بود. اینجانب مشکلات کتابخانه را به طور مفصل شرح دادم امیدوارم که ایشان برخی از مشکلات را مرتفع نمایند. بخشدار محترم بخش عطاملک جناب آقای حکم آبادی در این جلسه تشریف داشتند و ایشان نیز به بیان نقطه نظرات مربوط به کتابخانه پرداختند. جناب آقای اکبری مدیرکل محترم حین بازدید از بخش کودک کتابخانه این بخش را عالی توصیف نموده و قول مساعد جهت تجهیز هر چه بیشتر بخش کودک کتابخانه را دادند و تاکید کردند در اسرع وقت این مسئله انجام گیرد.
برچسبها: اگر بینم که غمگینی ز چشمت اشک می بارد زمین و آسمان را زیر و رو سازم و بنیادش بر اندازم به قلبت آیه های یاس بنشسته چنان فریاد خواهم زد که تا عرش الهی را بلرزاند نگاهت سرد و خاموش است رَوم پیش خدا خواهم مرا زندانی زندان غمهای جهان سازد تو را آزاد گرداند رَوم در آسمان ، در قعر جنگلهای بی پایان کلید رمز خوشبختی به دست آرم به زیر پایت اندازم که تو لبخند شادی را به لب آری! برچسبها: [ سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:اگر بینم که غمگینی,شعر عاشقانه,رمز خوشبختی,کتابخانه مسروری,, ] [ 17:32 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
امروز داشتم چند کتاب تازه رسیده به کتابخانه رو ثبت می کردم که چشمم خورد به" کتاب فیمینسم و دانش های فیمینیستی " چند وقتی میشد که میخاستم اطلاعاتم درمورد تاریخچه واهداف تشکل های فیمینیستی بالا ببرم. آخه تو جمع های خودمونی خیلی از این لغات استفاده میشه .مثلا میگن فلان فیلم جشنواره ،فیمینسمیه و اینجور چیزا.یا فلان نویسنده... با اینحال مشتاق شدم و سریع مقدمه کتاب خوندم .خیلی خوشم اومد.و اینکه برای من برای تایید کتاب دو چیز مهم است: 1- مقدمه و پیشگفتار کتاب توسط نویسنده یا مترجم 2- منابع و مَآخذ کتاب .مقدمه اش که خیلی خوب بود و اطلاعات کاملی از کتاب به خواننده منتقل میکنه.و منابع آن هم خیلی خوب بود.مثلا مجموعه مقالاتی که تو این کتاب اومده همش از دایره المعارف روتلیج انتخاب شده که یکی از منابع مرجع در زمینه اطلاعات و اندیشه های معاصر محسوب میشه. و این کتاب ازیک مقدمه و 13 فصل تشکیل شده که تیتر فصل ها را درادامه قرار دادم:
1) فمينيسم/ نويسنده: سوزان جيمز/ مترجم: عباس يزداني/ ملاحظات: محمدرضا زيبايي نژاد 2) حقوق فمينيستي/ نويسنده: اي.اف.كينگدام/ مترجم: عباس يزداني/ ملاحظات: محمدرضا زيبايينژاد 3) اخلاق فمينيستي/ نويسنده: رزماري تونگ/ مترجم: عباس يزداني/ ملاحظات: محمود فتحعلي 4) الهيات فمينيستي/ نويسنده: مارجوري سالشوكي/ مترجم: بهروز جندقي/ ملاحظات: هادي رستگاري 5) معرفتشناسي فمينيستي/ نويسنده: لوراين كد/ مترجم: عباس يزداني/ ملاحظات: عليرضا قائمينيا 6) جنسيت و علم/ نويسنده: ساندرا هاردين/ مترجم: بهروز جندقي/ ملاحظات: عليرضا قائمينيا 7) فمينيسم و علوم اجتماعي/ مترجم: آليسون وايلي/ مترجم: عباس يزداني/ ملاحظات: عليرضا قائمينيا 8) زبان و جنسيت/ نويسنده: سالي مك كانل- جينت/ مترجم: عباس يزداني/ ملاحظات: محمدتقي سبحاني 9) فلسفه جنسيت/ نويسنده: آلن سوبل/ مترجم: بهروز جندقي 10) فلسفه سياسي فمينيستي/ نويسنده: سوزان مندوس/ مترجم: عباس يزداني/ ملاحظات: محمدتقي سبحاني 11) فمينيسم و روانكاوي/ نويسنده: مارگارت ويتفورد/ مترجم: عباس يزداني/ ملاحظات: محمدتقي كرمي 12) نقد ادبي فمينيستي/ نويسنده: گاياتري چاكراورتي اسپيواك/ مترجم: عباس يزداني 13) زيباشناسي فمينيستي/ نويسنده: كارولين كورس ماير/ مترجم: عباس يزداني و ازآنجایی که وبلاگ ادبی می باشد معرفی کوتاه فصل 12 رو انتخاب کردم که به این شرح است:
فمينيستها ادبيات را مولود ديدگاهي مردسالارانه ميدانند، لذا آثار معتبر و اصيل ادبي را بازبيني ميكنند تا نشان دهند كه چگونه كليشه و قالبهاي جنسيتي در كاركرد آن آثار دخيل بوده است. نقد ادبي فمينيستي آثار زنان را به عنوان زبان بديل بررسي و غالباً آنها را دوباره كشف ميكند، زيرا بررسي سركوب اجتماعي و كوچك جلوه دادن ادبيات زنان، يك ضرورت است. آنان معتقدند اگر زن را نتوان انسان شمرد در آن صورت علوم انساني چه ارزش و اعتباري دارد؟ اين اولين سؤالي است كه جنبش فمينيسم مطرح ميكند. بنابراين همهي شيوههايي كه اعتبار به ظاهر معقول علوم انساني را زير سؤال ميبرد، ميتواند بالقوه مؤيد فمينيسم باشد. بدين سان ماركسيسم، مكتب روانكاوي، نقد عام انسان گرايي، چند فرهنگ گرايي، چند نژادگرايي (با تشكيك در ادعاي اروپا در مورد فرهنگ تعقل)، نظريه همجنس گرايي مردانه (با تشكيك در مرد غير همجنسگرا به عنوان الگوي مرد)، منابع روش شناختي خود را در اختيار فمينيسم قرار داده و به آنان كمك كردند. در عين حال نظريه و عمل آنان به دليل سهيم بودن در مردگرايي مورد ترديد واقع شد. علاقمندان می توانند این کتاب را از کتابخانه مسروری به امانت بگیرند. برچسبها: [ سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:فیمینیسم,کتاب فلسفی,دانش های فیمینیستی,دایره المعارف روتلیج,دفتر مطالعات و تحیقات زنان,کتابخانه مسروری,, ] [ 9:43 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
حمید مصدق: تو به من خندیدی و نمی دانستی
جلسه انجمن ادبی ققنوس هر هفته پنجشنبه ها راس ساعت 30/18 در محل کتابخانه مسروری. منتظرتان هستیم برچسبها: [ سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:حمید مصدق,فروغ فرخزاد,جواد نوروزی,مشاعره,اشعار عاشقانه,کتابخانه مسروری,, ] [ 8:11 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
خداحافظ ای چشمه روشنایی خداحافظ ای قربت و آشنایی خداحافظ ای قصه ناتمامم خداحافظ ای روح خواب و خیالم خداحافظ ای خواب شیرین مــن خداحافظ ای عشق دیرین من خداحافظ ای سربـــه سر زندگی خداحافظ ای دین و آیین مـــن خداحافظ ای شادی لحظه هایم خداحافظ ای مهربان خیالم خدا حافظ ای راز پنهان قلبم خداحافظ ای شادمانی هر دم خداحافظ ای اشک جاری ز چشمم خداحافظ ای عشق پاک سرشتم خداحافظ خداحافظ ، عزيزِ مهربانِ من تو اي تنها ستاره در تمامِ کهکشانِ من خداحافظ خداحافظ سرآغازِ کتابِ من تو اي مرموزِ راز آلود ، سوالِ بي جوابِ من خداحافظ ای ناله های شبانه خداحافظ ای عاشق بی بهانه خداحافظ ای شور عشق و جدایی خداحافظ ای لحظه ی آشنایی خداحافظ خداحافظ ، اي عشقِ جاوِدانِ من هميشه همدم و همراز ، تو ماهِ آسمانِ من خداحافظ خداحافظ سيَه چشمِ سيه گيسو تو که قلبِ مرا کردي به سحرِ چشمِ خود جادو خداحافظ ای شوکت بودنـــــــــم خداحافظ ای مهر زرین مـــن خداحافظ ای خنده و گریــــــه ام خداحافظ ای سوگ دیرین مـن خداحافظ خداحافظ ، تو اي زيباتر از رويا خداحافظ خداحافظ ، تو اي آبي تر از دريا خداحافظ خداحافظ ، تو اي جاري مثالِ رود خداحافظ خداحافظ ، هميشه تا ابد بدرود خداحافظ ای برگ پاییزی راه خداحافظ ای بودنت گاه و بی گاه خداحافظ ای برده ی بیقراری خداحافظ ای ساز ناسازگاری خداحافظ ای اشک شبهای هجـــر خداحافظ ای رخنه در دین من خداحافظ ای بیم و امیـــــــد دل خداحافظ ای وهم رنگین مــــن خداحافظ ای ناشر دفتر درد خداحافظ ای دوری ام در دلت سرد خداحافظ ای صاحب این دل من تو را می سپارم به این خالق تن خداحافظ ای ماه شب های تارم خداحافظ ای درد جانسوز جانم خداحافظ ای عشق روزای خوبم
خداحافظ ای شور و شوق حضورم برچسبها: [ دو شنبه 18 خرداد 1394برچسب:خداحافظ,شعر خداحافظی,خداحافظ همین حالا,کتابخانه مسروری,, ] [ 11:36 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
یاد امام و شهدا دل میبره کربلا… یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا بعضی شبا وقتی بابا ،کنج دلش غوغا میشه ، یا بعضی وقتا دل شب ، وقتی که از خواب پا میشه میره یه گوشه میشینه ، آلبومشو وا می کنه ، خوب می دونم گذشتشو با اونا پیدا میکنه ، با اونا نجوا میکنه درد و دل این روزاشو (با اونا نجوا می کنه۲) یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا (می گم بابا اینا کین که با لباس خاکین ۲) اما هزار تا کهکشون ، سرتاسر هفت آسمون (مونده به زیر پرشون ۲) ………………….. میگه پسرم ، نور دلم، باغ گلم ، همه حاصلم الهی هیچ مسافری ، از رفیقاش جانمونه ، تو هم دعا کن که بابات ، غریب و تنها نمونه بعد امام و شهدا (زیاد تو دنیا نمونه ۲) اینا تو آسمون بدر، ستاره های سحرند به جون تو برای من (عزیز تر از برادرند۲) به کی بگم ، چه جور بگم ، بعضی هاشون تو بیداری ، بعضی هاشون تو رویاها جلوه مولا رو دیدن ، جذبه آقا رو دیدن یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا می گم بابا ، چرا هر وقت پیش شما، میون کل جبهه ها (اسم شلمچه که میاد۲) چه سریه ، چه رازیه ، فوری برافروخته میشین ، مثل شمع سوخته میشین. میگه پسرم ، ای پسرم ، نمک نزن ، بازم به زخم جگرم ، سرتاسر جبهه همش نور تجلی خدا بود به خدا آخر دنیا بود به خدا (کرب و بلا بود به خدا۲) (حضرت زهرای بتول ، با اینکه ما نوکرشیم ۲) ( مادر ما بود به خدا۲) اما میون جبهه ها ، شلمچه بیشتر از همه(گرفته بوی فاطمه ۳) شب حمله ، همهمه بود ، روی لبها زمزمه بود ، کی تو دلا واهمه بود،(دعوا سر، سربند یا فاطمه بود۳) ذکر لبها یا زهرا می شد ( همه گره ها بود وا میشد۲) یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا این رفیقم که می بینی ، میون دار هیئت ها بود ، مسجدی بود ، بی ریا بود ، باصفا بود، با خدا بود، یه شب توی میدون مین ، آخر به آرزوش رسید ، ترکشای خمپاره ها هردوتادستاش و برید این رفیقم که می بینی ، اهل نظر بود به خدا ، مرغ سحر بود به خدا ، مرد خطر بود به خدا یه شب توی میدون مین ، دیدم بی سر بود به خدا ، مرد خطر بود به خدا این رفیقم که می بینی ، انیس و یار و یاورم ، عزیزتر از برادرم ، نور دو چشمون ترم وقت وداع آخرش ، می گفت بگو به مادرم. از خدا خواستم همیشه که برنگرده پیکرم این رفیقم غلامعلی ، نوحه خونه ، روضه خونه ، وقتی دل بابات می گیره شعرای اونو میخونه آخرش ، حاجتم و من می گیرم .یه روز از عشق تو مولا میمیرم(قربون کبوترای حرمش ۲)
یاد امام و شهدا ، دل و می بره کرب و بلا
اینروزا عجیب دلم بچگی می خواهد !!! خسته ام یک قلم لطفا...
می خواهم خودم را خط خطی کنم...
برچسبها: [ شنبه 16 خرداد 1394برچسب:رحلت امام خمینی,14 خرداد,یاد امام و شهدا,متن کامل نوحه حدادیان,کتابخانه مسروری,, ] [ 13:19 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
امروز بعد از چند روز تعطیل دوباره اومدم کتابخانه.دلم واقعا تنگ شده بود.بدجور بهش عادت کردم. تو این چند روز اتفاقات خوشایندی برام افتاد.حس عجیبی پیدا کردم. علتش هم خیلی ساده است.. چون یکی از افرادی که سالهای نه چندان دور حدود 10سال پیش با هم دوست بودیم و بهترین دوست دوران زندگی ام بود و دیگه ازش خبری نداشتم و تو فضای مجازی پیدا کردم وچند ساعت به گپ و صحبت مشغول بودیم. چه دنیای آشنای دلنشینی بود.چقدر خوبه بعضی مواقع به گذشته برگشت.باور نمی کنید.تلخی ها و خوشی های اون سالها همش یادمون بود.و از تعریف کردن ،بعضی مواقع دلخور میشدیم و بعضی مواقع لذت می بردیم. ولی وقتی الان از مشکلاتش گفت واقعا ناراحت شدم.خیلی فکر کردم . اینکه یک انسان تا کی باید تاوان اشتباهات بده. اینکه بعضی مواقع انسان تنهاست و بهترین دوستش هم کاری براش نمیتونه بکنه. اینکه چقدر از هم دورشدیم و از حال هم بی خبر شدیم. خیلی حرف برای گفتن داشتیم و خیلی چیزا هم گفتیم ولی باید خداحافظی می کردیم.بدون اینکه بتونم بهش کمکی کرده باشم. این شعر زیبا رو از سهراب سپهری تقدیم می کنم به دوست خوبم: ********************************************** شب آرامی بود برچسبها: [ شنبه 16 خرداد 1394برچسب:فضای مجازی,زندگی,مشکلات زندگی,سهراب سپهری,یادداشت های من,, ] [ 9:21 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
(به علت کاهش عضویت درجه کتابخانه مسروری از درجه هفت شهری به درجه نه کاهش پیدا کرد) لازم دانستم مقایسه اجمالی بین روستای ابویسان و شهر حکم آباد داشته باشم ابویسان کجاست؟
جمعیت739 نفر تعدادعضو کتابخانه:200 نفربه نسبت جمعیت هر 3/6 نفر یک نفر عضو کتابخانه کوچک ابویسان هستند.
حکم آباد کجاست؟ نشانی و آدرس: استان خراسان رضوی، شهرستان جوین، بخش عطاملک، دهستان حکم آباد بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ جمعت ان ۶۵۳۳ نفرو ۱۱۲۱خانوار است واز قدیم پرجمیعت ترین روستای جوین وسبزوار بوده است تعداد عضو کتابخانه:300 نفر به نسبت جمعیت هر 21/7 نفر یک نفر عضو کتابخانه هستند. نمایی ازکتابخانه شهدای ابویسان و بازدید بخشدار هلالی از کتابخانه و اهدای 25 جلد کتاب به کتابخانه توسط بخشدار
نمایی از کتابخانه مسروری حکم آباد(عکس تنها ازمخزن کتابخانه می باشد) اخبار مربوط به کتابخانه ابویسان در دو ماهه اخیر: رئيس شوراي اسلامي روستاي ابويسان گفت: اين خير نيک انديش 570جلد کتاب را به نيت ارتقاي سطح فرهنگ و دانش عمومي روستائيان به کتابخانه شهداي روستاي ابويسان اهدا کرده است.
*فرماندار جغتای تعداد 10 تن سیمان برای احداث کتابخانه اهدا نمود. *یکی ازابویسانی های مقیم تهران 200 جلد کتاب به کتابخانه شهدای ابویسان اهدا کرد. و بسیار خبر فرهنگی دیگراز این روستای با فرهنگ بخش هلالی جغتای.. ولی در این حکم آباد ما دریغ از یک خبر فرهنگی . کتابخانه ای با این امکانات متاسفانه هیچکدام از مسئولان بخش به فکر افزایش ارتقای کتابخانه نیستند. و این زمانی است که اخیرا درجه کتابخانه مسروری به علت کاهش اعضای فعال از درجه 7 به درجه 9 کاهش یافته و این امر مسلما به کاهش سهمیه کتاب و نشریات و تجهیزات منجر خواهد شد.با اینکه طی دفعات مکرر به شوراهای محترم حکم آباد که اکثرا از فرهنگیان بومی حکم آباد نیز می باشند و مدیران مدارس این امر را اطلاع رسانی کرده بودم ولی دریغ از یک اقدام مثبت. به امید اینکه در آینده شاهد تعطیلی کتابخانه نباشیم...
برچسبها: [ سه شنبه 12 خرداد 1394برچسب:کتابخانه مسروری,کتابخانه حکم آباد,کتابخانه ابویسان,, ] [ 18:6 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
سرکارخانم نگین وکیلی به عنوان عضو انجمن ادبی ققنوس و کتابخانه مسروری ونویسنده جوان در حال دریافت هدیه خود می باشد. آقای بهزاد بشیری عضو جوان نمونه کتابخانه مسروری درحال دریافت هدیه خود. این مراسم در مورخه شنبه 11خرداد در سالن ذوالفقار نقاب برگزار گردید و استقبال بی نظیری شده بود و نیز اکثر مسئولان شهرستان ازجمله جناب آقای سبحانی نماینده محترم مجلس حضور داشتند.سرکار خانم غلامی ریاست محترم اداره کتابخانه ها نیز به 4نفر از برترین های کتابخانه کارت هدیه ای اهدا نمودند.که بجاست از این حرکت فرهنگی موثر قدردانی گردد. برچسبها: [ سه شنبه 12 خرداد 1394برچسب:جشن روز جوان,جوانان نمونه,اعضای کتابخانه مسروری,غلامی,بهزاد بشیری,نگین وکیلی,کتابخانه حکم آباد,میلاد حضرت علی اکبر,, ] [ 10:31 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ سه شنبه 12 خرداد 1394برچسب:جلسه پرسش و پاسخ,جلسه دهیاران,جلسه شوراها,بخشدارعطاملک,کتابخانه مسروری,, ] [ 10:21 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ سه شنبه 12 خرداد 1394برچسب:مهدکودک,پیش دبستانی,جشن مهدکودک,مهدکودک گلهای زندگی,کتابخانه مسروری,بچه های آفتاب,, ] [ 10:15 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ سه شنبه 12 خرداد 1394برچسب:جشن الفبا,دبستان شهید علی اصغرحکم آبادی,کلاس اولی ها,کتابخانه مسروری,, ] [ 10:9 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ سه شنبه 12 خرداد 1394برچسب:مهدکودک,پیش دبستانی,جشن مهدکودک,مهدکودک گلهای زندگی,کتابخانه مسروری,, ] [ 9:42 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: کمتر از بیست روز به کنکور مونده و همه برای بزرگترین رقابت سنجشی زندگیشون آماده میشوند. کنکوری های کتابخانه ما هم می خواهند در سطح کشوری با بقیه رقابت کنند. رو این حساب یک هفته ای هست که خیلی حساس و کنجکاو شدم که این بچه ها دارن چیکار می کنند.و برای همین تو کوچه و خیابان زیر نظرشون دارم.و این شد که خودم دلایل اصلی قبول نشدن بچه های حکم آباد رو پیدا کردم. واقعا تعجب کردم .آقای حمید...دیروز تو صحرا داشت به همراه چند کارگر دیگه وجین چغندر انجام می داد. بهش گفتم مگه تو کنکور نداری ؟ گفت : چرا دارم وفقط لطف کن تاریخ دقیق کنکور بهم بگین .میگن امسال زودتربرگزار میشه. موندم چی بگم بنده خدا هنوز نمیدونه تاریخ کنکور کی هست .چه برنامه ریزی داشته این دوست ما. گفتم باز میخای مثل سال قبل رتبه بیاری ؟ بیچاره خندید و گفت : ای بابا پول لازم هستم الان هم وقت پول درآوردن هست میگین چیکار کنم. کمی حق بهش دادم .الان فصل کارگری و پس انداز کردن هست.بدبختی ما از همون اول همین بود.ما هم این مشکل داشتیم.دقیقا فصل کنکور ،فصل کشاورزی هم هست.قطعا یکی از دلایل عدم قبولی بچه های این محله در کنکور همین هست. خداحافظی کردم وبه راهم ادامه دادم. آقای علی ...رو دیدم که رو موتور نشسته با یکی از دوستاش که اصلا مدرسه نمیره داره موتورسواری میکنه. بدون اینکه چیزی بگم خودش خندش گرفت و گفت شب جبران میکنم بیشتر درس میخونم. انتخاب یک دوست خوب برای کنکوری ها خیلی مهمه.چیزی که خیلی از حکم آبادی ها اصلا بهش توجه نمی کنند. البته این بیشتر وظایف معلمان محترم هستن که تو کلاس درس و مشاوره جهت بدن به بچه ها.واقعا با استعداد هستن ولی کسی نیست دست اینا رو بگیره و راه بهشون نشان بده. یکی دیگه از بچه ها رو دیدم که واقعا بهش امیدوار بودم حتی خودم برنامه درسی بهش داده بودم که بخونه . گفتم چه خبر؟ گفت بیخیال شدم .دیگه نمیخونم.6 ماه خوندم حالا که میخام تست بزنم هیچی بلد نیستم .و چون میدونم قبول نمیشم دیگه نمیخونم.تازه مگه فلانی این همه خوند حالا اومده کشاورزی میکنه.میخام برم دنبال گرفتن دفترچه خدمت سربازی. اعتماد به نفس پایین و نداشتن الگوی مثبت از دلایل مهم قبول نشدن دانش آموزان هست. از علی آقا پرسیدم چند وقتی هست که محمد کتابخانه نمیاد ،چیکارمیکنه؟ گفت مگه خبر نداری ماه پیش محمد ازدواج کرد.واقعا نتونستم چیزی بگم. ازدواج تو سن پایین برای پسرها مانع اصلی قبولی تو دانشگاه میشه. دیگه هنگ کردم بقیش باشه برای بعد... برچسبها: [ چهار شنبه 6 خرداد 1394برچسب:کنکور,کنکوردر حکم آباد,دانش آموزان حکم آباد,پشت کنکوری ها,کنکور94,کتابخانه مسروری,, ] [ 9:9 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
کرايگ هايپر؛ نويسنده، محقق، مقاله نويس، مجري راديو و تلويزيون و يک سخنران حرفه اي است. در 25 سال گذشته، او با کارهايش به عنوان يک کارشناس حرفه اي موفقيت در حوزه هاي شخصي و اجتماعي معرفي شده. هاپير يک سايت هم درباره سخنراني موثر دارد که در آن نوشته: حالا اين شما و اين هم 40 توصيه کرايگ هايپر. بخوانيد و قضاوت کنيد.
1) فرصت هايي را مي بينند و پيدا مي کنند که ديگران آنها را نمي بينند.
برچسبها: [ چهار شنبه 6 خرداد 1394برچسب:40 عادت انسان های موفق,انسان موفق,مدیرکارآمد,آموزش سخنرانی,کرایک هایپر,کتابخانه مسروری,, ] [ 8:37 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ سه شنبه 5 خرداد 1394برچسب:بدون شرح,خواندن کتاب,خریدن کتاب,کتابخانه مسروری,, ] [ 9:13 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
جلسه انجمن ادبی ققنوس روز پنجشنبه ساعت 30/18 در محل کتابخانه مسروری تشکیل شد. آقای ملایی مسئول کانون د رابتدا مناسبتهای هفته گذشته از قبیل روز بزرگداشت خیام و عطار نیشابوری و فردوسی را جهت آگاهی حضار بیان نمودند. سپس وجه تسمیه ضرب المثل" هفت خط" را اینگونه بیان کرد. این عبارت از اصطلاحات می گساران و باده نوشان بوده است که اکنون دیگر در موارد گوناگون به کار برده می شود. جام جم یا جام جمشید که در گذشته نام جام شراب خواری بوده است دارای هفت خط درجه بندی بوده است که هر کدام از این خطوط ظرفیت شراب خواران را نشان می داده است، در آن زمان اگر باده نوشی حتی یک قطره از شراب خود را باقی می گذاشت مورد سرزنش و تحقیر قرار می گرفت. از این رو هر کس می کوشید جام را فقط تا آن اندازه ای پر کند که می تواند آن را بنوشد. هریک از خط ها نامی داشت و خط هفتم را خط جور می نامیدند. باده نوشانی که جام خود را تا خط جور پر می نمودند ولی از عهده نوشیدن همه ی آن بر نمی آمدند به دیگری تعارف می کردند و جام را خالی نموده تا قطره ای از آن باقی نگذارند. سپس هر یک از حضار به ارائه اثار خود پرداختند. سحر خانم شعری زیبا در وصف ولایت پیامبر اکرم ص خواندند. نگین وکیلی داستانک زیبایی با مضمون استاد فیزیک ارائه دادند. محمد احمدی که هفته گذشته شعری با عنوان " یا مهدی زودتر بیا" خوانده بود این هفته " قطعه شعری با عنوان" مهدی جان دیگر نیا" را خواندند که بسیار زیبا بود. مصطفی کلاته عربی نیز اولین جلسه حضور داشتند و برای همین مطلبی با خود نداشتند. علی احمدی مثل همیشه شعری زیبا در وصف ....سرودند. محمد حکم آبادی داستانک زیبایی با عنوان "عجب صبری خدا دارد" را خواندند که البته بنده با توجه به اینکه به مراجعه کننده ها کتاب امانت میدادم متوجه اصل داستان نشدم با اینکه علاقه زیادی به داستان کوتاه های آقای حکم آبادی دارم/ آقای مهندس عباس آبادی به سبک شعر نیمایی قطعه شعری خواندند و همان اول اعلام کردند که برداشت آزاد است و شعر من مخاطب خاص ندارد که واقعا لذت بردیم. در نهایت آقای ملایی بخاطر اینکه داستان محمد آقا عنوان "عجب صبری خدا دارد" بود شعری زیبای "عجب صبری خدا دارد" از معینی کرمانشاهی را در خاتمه خواندند.
عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . همان یک لحظه ی اول ، که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ، جهان را با همه زیبایی و زشتی ، به روی یکدگر ، ویرانه می کردم . □ عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که در همسایه ی صد ها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم ، نخستین نعره ی مستانه را خاموش آن دم ، بر لبِ ، پیمانه می کردم . □ عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که می دیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین ، زمین و آسمان را واژگون ، مستانه می کردم . □ عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . نه طاعت می پذیرفتم ، نه گوش از بهر این بیداد گر ها تیز کرده ، پاره پاره در کف زاهد نمایان ، سبحه ی ، صد دانه می کردم . □ عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ، هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ، آواره و دیوانه می کردم . □ عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . بگرد شمع سوزان ِ دل عشاق سرگردان ، سراپای وجود بی وفا معشوق را ، پروانه می کردم . □ عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . به عرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ، تا که می دیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد ، گردش این چرخ را وارونه ، بی صبرانه می کردم . □ عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که می دیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنه ی این علم ِ عالم سوز مردم کش ، به جز اندیشه ی عشق و وفا ، معدوم هر فکری ، در این دنیای ، پر افسانه می کردم . □ عجب صبری خدا دارد ! چرا من جای او باشم . همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ، تاب تماشای تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد وگرنه من به جای او چو بودم ، یک نفس کی عادلانه سازشی ، با جاهل و فرزانه می کردم . عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد ! شعری از: معینی کرمانشاهی جلسه با ذکر صلوات خاتمه یافت. برچسبها: [ شنبه 2 خرداد 1394برچسب:جلسه انجمن ادبی,انجمن ققنوس,کتابخانه مسروری,انجمن شعر حکم آباد,انجمن ادبی ققنوس حکم آباد,کتابخانه مسروری,, ] [ 7:48 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
|
|