کتابخانه مسروری حکم آباد بخش بزرگی از کشور را می توان در کتابها پیمود اندرولنگ
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
چه سنگدل است سیری که گرسنه ای را نصیحت می کند تا درد
گرسنگی را تحمل نماید جبران خلیل جبران برچسبها: [ سه شنبه 30 تير 1394برچسب:سخنان گرانبها,جملات زیبا,کتابخانه مسروری,جبران خلیل جبران,فقر,درد گرسنگی,, ] [ 9:3 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ دو شنبه 29 تير 1394برچسب:اعلام نتایج,نتایج کنکور,طنز کاریکاتور,کاریکاتور کنکور,شب کنکور,استرس کنکور,, ] [ 12:43 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
علاقه مندان می توانند این رمان زیبا را از کتابخانه های عمومی عطاملک جوینی نقاب و شادروان امیر مسروری حکم آباد به امانت بگیرند برچسبها: [ دو شنبه 29 تير 1394برچسب:معرفی کتاب,عقل و احساس,جین آستین,رمان زیبا,نورسیده ها ,تازه های کتاب,داستان انگلیسی,رمان عاشقانه,, ] [ 12:10 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
علاقه مندان می توانند این رمان زیبا را از کتابخانه های عمومی عطاملک جوینی نقاب و مسروری حکم آباد بهامانت بگیرند. برچسبها: [ چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:معرفی کتاب,مهر و مهتاب,تکین حمزه لو,رمان ایرانی,رمان عاشقانه,کتابخانه مسروری,کتابخانه عطاملک,کتابخانه حکم آباد,, ] [ 9:49 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی شد . . .
برچسبها: [ سه شنبه 23 تير 1394برچسب:دختر شهید,سهمیه شهدا در کنکور,سهمیه شهدا در استخدامی,یتیم,کتابخانه مسروری,, ] [ 9:47 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
تازه ترین کتاب های ثبت شده در کتابخانه مسروری در قاب تصویر
برچسبها: [ دو شنبه 22 تير 1394برچسب:تازه های کتاب,کتابخانه مسروری,نو رسیده ها,تازه های کتاب اسفندماه,نهاد کتابخانه ها,, ] [ 17:34 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
مدیر کل محترم کتابخانه های استان خراسان رضوی در بازدید اخیر خود از کتابخانه مسروری قول مساعدت جهت تجیهز کتاب بخش کودک داده بودند که این بزرگوار خیلی زود به وعده خود عمل نمودند و تعداد 350 کتاب تازه منتشر شده به بخش کودک کتابخانه ما اضافه شد. و با احتساب 350 کتابی از قبل در بخش کودک وجود داشت، اکنون تعداد 700 کتاب ویژه کودک در کتابخانه موجود است واین یک خبر خوش برای کودکان و والدین گرامی می باشد.امیدوارم شما عزیزان ارزش این کتابها را دانسته و با عضویت در کتابخانه از امکانات آن بهره مند شوید.
والدینی که فرزندشان پیش دبستانی است می توانند از 30 نسخه کتاب آموزشهای لازم برای پیش دبستانی استفاده نمایند.
برچسبها: [ سه شنبه 16 تير 1394برچسب:بخش کودک,کتابخانه مسروری,بخش نوجوانان,ارسال کتاب جدید,کتابهای تازه منتشر شده,کتابخانه حکم آباد,, ] [ 9:57 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
ای کاش خنده هایت با تو بزرگ شوند شاید دنیا خجالت بکشد فقر را از سفره ات دور کند... برچسبها: [ دو شنبه 15 تير 1394برچسب:جملات زیبا,جملات بزرگان,سخنان بزرگان,کتابخانه مسروری,جملات فلسفی,هویج,فقر,خنده تلخ,, ] [ 19:2 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
دیشب با خدا دعوایم شد. با هم قهر کردیم ...
فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد.
رفتم گوشه ای نشستم.
چند قطره اشک ریختم و خوابم برد.
صبح که بیدار شدم. مادرم گفت:
" نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می آمد"...
برچسبها: [ دو شنبه 15 تير 1394برچسب:باران,گفتم خسته ام,ناامیدی,یاس,شب قدر,کتابخانه مسروری,آرامش,امیدبه زندگی,, ] [ 18:47 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برخیز! بیدار شو! گوش کن!
شب قدر( شب نوزدهم) در مسجد جامع حکم آباد برچسبها: [ دو شنبه 15 تير 1394برچسب:شب قدر,لیله قدر,شب قدر حکم آباد,مسجدجامع حکم آباد,کتابخانه مسروری,, ] [ 11:1 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
بجاست از زحمات بی شائبه شهردار محترم نقاب جناب آقای محمد خواه و حسن همکاری ایشان در رابطه با اداره کتابخانه های شهرستان جوین و نیز از جناب آقای حسن حکم آبادی دهیار محترم حکم آباد قدرانی گردد
این روز را به این دو عزیز تبریک عرض می نمایم و از خداوند متعال اروزی توفیق روز افزون برایشان خواستارم برچسبها: [ یک شنبه 14 تير 1394برچسب:14 تیرماه,روز شهرداری ها,روز دهیاری ها,محمدخواه شهردار نقاب,حسن حکم آبادی,دهیار حکم آباد,کتابخانه مسروری,, ] [ 11:46 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
برچسبها: [ شنبه 13 تير 1394برچسب:مادر,احترام به مادر,احترام به والدین,چشم مادر,متن ادبی مادر,کانون ادبی ققنوس,کتابخانه مسروری,, ] [ 10:14 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
متنمتنمتنمتن مژگان تنها فرزند خانواده منتظر بازگشت عمویش و خانواده او از یک سفر طولانی است .بالاخره این انتظار به پایان می رسد و عمو یش همراه تنها فرزندش مایکل بالاخره پا به خاک ایران می گذاند.مژگان که انتظار یک پسر هم سن و سال خود را دارد از دیدن مایکل متعجب می شود.مایکل و مژگان به دلیل اختلاف فرهنگی که دارند با هم اختلاف پیدا می کنند .ولی بعد از مدتی مایکل به او اعتراف می کند از زمانی که عکس او را دیده عاشقش بوده و به علت طلاق مادرش وابسته مژگان شده و همیشه با عکس او درد و دل کرده است.مژگان نیز به مایکل علاقه دارد .ولی به دلایلی یاز با هم اختلاف پیدا می کنند و مایکل از ایران می رود.بعد از مدتی مژگان به عقد آریان پسر همسایه در می آیدو کم کم یاد و خاطره مایکل را فراموش میکند اما مدتی بعد دست سرنوشت بازی دیگری را برای او رو می کندو آرامش او را به هم می زند.........................
این رمان ادامه رمان دختر آفتاب است وسرنوشت بچه های مایکل و مژگان و آریان و زهره و عمو و سمیه را مشخص میکند.عمو و سمیه خانم بعد از ازدواج در سفری که به مشهد دارند کودکی را به فرزند خواندگی قبول میکنند. اسم آن پسر را شهریار میگذارند و با اصرار از مژگان و مایکل که به تازگی بچه دار شده اند می خواهند که دخترشان نیکتا را به نام شهریار کنند. حال که هم نیکتا و هم شهریار و هم پویان پسر آریان بزرگ شده اند، نیکتا احساسی به جز حس هم بازی کودکی بودن نسبت به شهریار ندارد. حال آنکه…………….
“سرگذشت ندیمه” بیانگر موقعیتی است که مردان دارای قدرت روی باروری زنان هستند و بدین ترتیب آنان را وادار به قبول رفتارهایی می کنند تا فرزندآوری به هر طریق صورت گیرد. رمان سرگذشت ندیمه داستانی را بازگو میکند که در دورانی نامشخص در آینده و در مکانی نامعلوم (جامعه جلید) رخ میدهد، هر چند که از متن داستان چنین بر میآید که جلید در همسایگی کشور کانادا قرار دارد. کاهش زاد و ولد در جلید نیز رخ داده بود، چه به علت عدم تمایل به فرزندآوری یا بیماریهای جنسی بهخصوص ایدز و سفلیس، همچنین حوادث مختلف اتمی، نشت مواد شیمیایی، میکروبی و سمی، استفاده نامناسب از حشرهکش ها وسایر سموم، مسائل متعددی باعث شدند که افراد زیادی در جلید نابارور شوند. برای رفع مشکل ناباروری باید اقداماتی دیگر صورت میگرفت. زنان به عنوان افرادی که دارای قابلیت باروری بودند باید به فرزندآوری تشویق میشدند و تنها نقش همسر و مادر را ایفا میکردند.
در جلید افراد به گروههای مختلف مجزا از یکدیگر تقسیم شدند. مردان به فرماندهان که دارای موقعیتی بالا در جامعه هستند، فرشتگان یا سربازان و ماموران امنیتی و مراقبان که بر رفتار افراد نظارت میکنند تقسیم شدند. تقسیم بندی زنان کاملتر بیان میشود. بخشی از جامعه، زنانی که دارای قابلیت باروری هستند و از آنان به عنوان ماشینهای زنده باروری استفاده میشود، ندیمه نام دارند. آنان سراپا لباس قرمز رنگ میپوشند “رنگ خون که شاخص وضعیت و جایگاه ماست.” (صفحه 15) وظیفه ندیمه فرزندآوری برای فرمانده و همسر اوست. گروه دیگر همسران فرماندهان هستند که ازدواج کردهاند، اما به هر دلیل نابارور هستند و شخصا قادر به فرزندآوری نیستند. لباس آنان نیز رنگ خاص خود یعنی آبی را دارد. مارتاها یا خدمتکاران که لباس سبز چرک میپوشند و در خانه فرماندهان کارهای خانگی را انجام میدهند. البته زنان همسران مردان فقیرتر نیز وجود دارند که نامشان تدبیرگران منزل است که لباسهایی با رنگهای مختلف ولی ارزان قیمت بر تن دارند. هم چنین گروهی تحت عنوان “عمه ها” نیز وجود دارند که وظیفهشان دادن آموزشهای لازم به ندیمه ها برای فعالیت آتی آنان است و ...
علاقه مندان می توانند این کتابها را از کتابخانه مسروری به امانت گرفته و از مطالعه آن لذت ببرند.
برچسبها: [ پنج شنبه 11 تير 1394برچسب:کتابهای که خوانده ام,رقیبان عشق,دختر آفتاب,سهیلا بامیان,مارگات,ندیمه,سرگذشت ندیمه,کتابخانه مسروری,معرفی کتاب,معرفی رمان,کتابخانه حکم آباد,, ] [ 9:59 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
چه فرقی دارد رمضان باشد یا تیر یا جولای هر روزی که دستی گرفتی دلی به دست آوردی، اشکی پاک کردی، "انسانی" روزه پرهیز بگیریم بپرهیزیم از قضاوت از دروغ از ریا از تهمت از نیرنگ و گرنه تا بوده انسانهایی بودند که بسیار گرسنگی کشیدند ولی هرگز روزه نبوده اند... کاش یک ماه بود که موظف بودیم از اذان صبح تا غروب آفتاب فقرارا سیر کنیم نه اینکه گشنگی بکشیم تا اونا را درک کنیم!
و اما از سخنان زیبای دکتر شریعتی است فقر ، گرسنگی نیست، عریانی هم نیست …فقر ،حتی گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میکند…
برچسبها: [ سه شنبه 9 تير 1394برچسب:فلسفه روزه,فلسفه گشنگی,روزه,ماه رمضان,دکترشریعتی,کتاب نخواندن,کمک به فقرا,اندیشه,, ] [ 17:37 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
هرچی در باره ی امام زمان میخواهید بدانید در این کتاب گردآوری شده است. کتاب موعودنامه در قالب فرهنگ الفبای مهدویت، پیرامون موضوعات حضرت مهدی(عج)، غیبت، انتظار و ظهور، توسط «مجتبی تونه ای» گردآوری شده است.در بخش الف فهرست این فرهنگ الفبایی موضوعاتی از قبیل آثار انتظار،آرماگدون، آخرالزمان، آزمون غیبت، آداب ملاقات با امام زمان(عج)، آدینه و سایر موضوعات مربوط که با این حرف آغاز می شود، بررسی شده است.نویسنده در ابتدای کتاب بیان می کند که به منظور استفاده عموم مردم و جوانان از مطالب این کتاب، ترجمه روایات به صورت مختصر بیان شده، اما در بخش پاورقی کتاب به منبع اصل روایت نیز اشاره شده است.تونه ای در بخشی از این کتاب آورده است: از آنجا که امامت یکی از نعمت های بزرگ الهی است، شناساندن نعمت حضرت ولی عصر(عج)، قدردانی از نعمت الهی را به دنبال دارد و جامعه قدردان از نعمت امامت، مرهون لطف حضرت حق قرار می گیرد.این صاحب قلم در بیان آثار انتظار می نویسد: کسی که انتظار قیام مصلح جهانی را دارد، در حقیقت انتظار انقلاب و تحولی بس عظیم و وسیعی را دارد که یکی از اساسی ترین انقلاب های بشری در طول تاریخ بشر است
قسمت های از این کتاب ؛ صورتی در خورشید: از نشانه های آخر الزمان ظاهر شدن صورتی در قرص خورشید ذکر شده است. مردم سیمای مردی را در خورشید خواهند دید که نام و نشان او را خواهند شناخت. این شنانه پرشکوه در عهد سفیانی خواهد بود و در آن هنگام سپاه سفیانی و خود او هلاک خواهند شد. صاحب کتاب روزگار رهایی می نویسد: منظور از سیمای مردی که در قرص خورشید ظاهر خواهد شد، سیمای حضرت مسیح (ع) است که در خوشیذ ظاهر میشود و از اسملن فرود می آید و با حسب و نسبتش شناخته می شود و دیگر کسی در حق او دچار تردید نمی شود. در حدیث دیگری آمده است: صورت و سینه ای در قرص خورشید برای مردمان ظاهر می شود. در روایاتی از امام صادق (ع) آمده است: سه بانگ آسمانی در ماه رجب شنیده می شد: اول، آگاه باشید که لعنت خدا بر ستمگران باد، دوم، ای گروه مومنان رستاخیز نزدیک است، سوم، بدن مردم! خداوند فلانی، پسر فلانی ... سلسه نسب حضرت قائم (ع) را تا حضرت علی (ع) می رساند را برانگیخت.
علاقه مندان می توانند این کتاب پر بار را از کتابخانه مسروری به امانت بگیرند. برچسبها: [ سه شنبه 9 تير 1394برچسب:موعودنامه,الفبای مهدویت,کتابخانه مسروری,معرفی کتاب,مهدویت,انتظار,مجتبی تونه ای,عصر انتظار,کتابخانه حکم آباد,, ] [ 17:26 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
وقتی که من بچه بودم پرواز یک بادبادک وقتی که من بچه بودم خوبی زنی بود وقتی که من بچه بودم آب و زمین و هوا بیشتر بود وقتی که من بچه بودم لذت خطی بود
می شد ببینی وقتی که من بچه بودم
وقتی که من بچه بودم مردم نبودند
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که، پدر تنها قهرمان بود عشق تنها در آغوش مادر خلاصه می شد بالاترین نقطه زمین شانه های پدر بود بدترین دشمنانم ،خواهر و برادرهای خودم بودند تنها دردم، زانوهای زخمی ام بودند تنها چیزی که می شکست، اسباب بازی هایم بود و معنای خداحافظ تا فردا بود
برچسبها: [ یک شنبه 7 تير 1394برچسب:کودکی,دلتنگی,زمان های قدیم,سخنان حسین پناهی,مرحوم پناهی,کتابخانه مسروری,اشعارزیبا,, ] [ 11:6 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
به گفته خودش یک هفته ای است که از مشهد به حکم آباد اومدن برای زندگی. خیلی برایم جالب بود وقتی گفت اولین چیزی که برام مهم و سوال بود اینکه اونجا کتابخانه داره یا نه؟ و وقتی همسایه شون گفته یک کتابخانه در روبروی مسجد جامع به اسم کتابخانه مسروری هست خیلی خوشحال شده بود.و این بود که دیروز عصر به اتفاق تنها پسرش به کتابخانه آمدند. و عضو کتابخانه شدند.واقعا لذت بردم چند کارت عضویت کتابخانه های مشهد در دستش بود.معلوم بود که به طور متوالی عضو کتابخانه های عمومی بوده.و برای اولین بار از کتابخانه مسروری ،کتابهای
را به امانت برد. همچنین علاقه شدیدی به کتاب سحاب رحمت داشت که متاسفانه در کتابخانه ما موجود نبود.ولی قول مساعد دادم که در اسرع وقت این کتاب را تهیه نمایم. بعد از رفتنش با خودم زیاد فکر کردم.وبه این نتیجه رسیدم که چقدر طرز نگاه مردم متفاوت هست برای تغییر مکان زندگی خود از مشهد به حکم آباد نگفته اونجا پارک داره یا نه؟ گازکشی شده یا نه؟ بازار خرید لباس داره یا نه؟ خیاباناش آسفالت شده یا نه؟ و ..... فقط اولین چیزی که سوال کرده این بوده که: اونجا کتابخانه داره یا نه؟ و این یعنی همان زندگی،همان کمال ، همان آرامش .... برچسبها: [ یک شنبه 7 تير 1394برچسب:کتابخانه مسروری,کتابخانه عمومی,علاقه به کتابخانه,علاقه به مطالعه,کتابخانه جوین,کتابخانه حکم آباد,داستانهای بحارالانوار,میزان الحکمه,الفبای مهدویت,, ] [ 9:39 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
بچه که بودیم "دل دردها" را به زبان گریه میگفتیم
برچسبها: [ دو شنبه 1 تير 1394برچسب:جملات محب آمیز,گابریل گارسیا,گارسیا,جملات زیبا,نکات آموزنده,کتابخانه مسروری,, ] [ 12:27 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
|
|