اسمش گذاشتم پروفسور کتابخانه!!!

هر وقت میاد کتابخانه ازم  میپرسه شما چه کتابایی خوندید؟ فلان کتاب خوندید؟ آره بابا حتما خوندی ،مگه میشه کتابدار باشی که نخونده باشی و چند سوال دیگه...

بعد خودش هم از کتابایی که خونده به من توضیح میده...

بعضی هاش واقعا لذت بخش اند و برای من که کتابدار هستم تازگی داره چه برسه به بقیه...

و تحریک میشدم که کتابایی که خونده بود و برام تعریف میکرد رو تهیه کنم و یک بار مطالعه کنم

این شد که به فکر فرو رفتم و به این نتیجه رسیدم که من هم کتابایی که هر هفته میخونم رو تو

 وبلاگ و در کتابخانه به اطلاع همه برسونم .شاید اونا هم مثل من ،علاقمند شدند این کتاب هارو خوندند.

منتظر نظر شما بعد از مطالعه کتابهای پیشنهادی هفته سوم اردیبهشت هستم...

جلسه انجمن ادبی ققنوس این هفته راس ساعت 18 در محل کتابخانه مسروری برگزار گردید.

جناب ملایی مسئول انجمن قطعه زیبایی از شاملو خواندند که بسیار دلنشین و پرمغز بود به این شرح:

بوي سيگارٍ شديدي آمد...
با خودم ميگويم، نکند باز پدر غمگین است ،نکند باز دلش...
پله هارا دو به یک طی کردم تا رسیدم بر بام!
پدرم را دیدم،
زیر آوار غرورش مدفون زیر لب زمزمه داشت
که خدا عدل کجاست؟که چرا مزه ی فقر وسط سفره ی ماست.!!!
و چراها و چرا های دگر..
دل من هم لرزید مثل زانو ی پدردیدن این صحنه آنچنان دشوار بود
که مرا شاعر کرد...

سپس سحر ملایی قطعه ای شعری زیبا در وصف معلم خواندند

خانم فاطمه حکم آبادی نیز داستان کوتاه در قالب خاطره مدرسه شهید کامیاب سالهای نه چندان دور شهر حکم آباد خواندند .(لازم به ذکر است این مدرسه خاطرات کودکی بسیاری از جوانان و میانسالان این دیار می باشد)

اقای احمدی دو قطعه شعر یکی در خصوص شهادت امام موسی کاظم ع و دیگری در خصوص امام زمان سراییدند که انصافا بدون نقص بود.

آقای محمد حکم آبادی داستان کوتاهی با عنوان :خواب امروز را فردا دیدم خواندند .که واقعا اگر خودشان توضیح نمی دادند با یک بار خواندن و گوش دادن متوجه معنی آن نمیشدیم.این نشان از تبحر این نویسنده جوان درهنر داستان نویسی می باشد.

عصر روز  گذشته مورخه 21/02/1394 سالن اجتماعات کتابخانه میزبان جمعی ازکشاورزان عمده شهر حکم آباد و روستای خرم آباد بود.

جلسه ای که توسط شرکت خوشه طلایی جوین با دعوت از مهندسین بخش کشاورزی برگزار گردید

این جلسه توجیهی بیشتر در خصوص کشت چغندر قند از عمده محصولات این بخش و مبارزه با آفات آن بود.

در حاشیه این مراسم بخشدار محترم اقای حکم آبادی در خصوص تغییر روش کشت و سوق دادن محصولات پر هزینه مثل چغندر قند به سوی باغات از جمله پسته تاکید نمودند.

و اینکه حاج آقای بهار روحانی مسجد جامع نیز در خصوص پرداخت زکات بیاناتی داشتند و به اذعان ایشان بخش جوین سالانه 50000 تن گندم تولید می کند.

به نظر بنده واقعا جدای اینکه هدف شرکت خوشه طلایی، معرفی محصولات خود بود،لیکن از آن جهت که اکثر کشاورزان این منطقه از داشتن سواد بالا محروم هستند و مطالعه ای در این خصوص ندارند ،این جلسات تاثیر زیادی در آگاهی کشاورزان با علم نوین کشاروزی خواهد داشت.

شایان ذکر است کتابهای مربوط به زراعت کشت دیم و آبی گندم و آفات چغندر قند و کشت پسته و کشت زعفران و پرورش قارچ و کشت خیار و گوجه  از جمله کتابهای شاخص در بخش کشاورزی منابع کتابخانه مسروری می باشد.

علاقمندان می توانند با عضویت در کتابخانه از این منابع استفاده نمایند.

کدامیک بهتر است؟

 حتما به خاطر برداشت یارانه هم شده ماهی یکبار به عابر بانک ها ، سری زده ایم.

رفتارتان در صف انتظار چگونه است؟

آیا حقوق شهروندان را رعایت می کنید؟

آیا به یکدیگر احترام می گذارید؟

آیا صرفه جویی در وقت را رعایت می کنید و همزمان 10 کار را ا نجام نمی دهید؟

در صورت آگاهی نداشتن از چگونگی انجام کار به جای اشتباهات تکراری و تلف شدن وقت ،آیا از دوست یا کسی دیگر کمک می خواهید؟

به یاد داشته باشید هرفرد در اجتماع برای خود حریم مخصوص به خود دارد و حداقل یک متر از نفر قبل و بعدی فاصله بگیرید

با دیدن تصاویر زیر در خصوص تفاوت فرهنگی ،خودتان قضاوت کنید.!!!

ما هر کدام در قبال فرهنگی شدن جامعه مسئولیم. و باید از خودمان شروع کنیم.

به امید روزهای خوش

در بازدید اخیر بخشدار محترم عطاملک از کتابخانه مسروری ، اینجانب درخواست نمودم که جلسات شورای فرهنگی در صورت امکان در کتابخانه برگزار گردد.

و خوشحالم که در فاصله نه چندان دور این امر محقق شد و اولین جلسه شورای فرهنگی بخش عطاملک دیروز در سالن مطالعه کتابخانه راس ساعت 18 برگزار شد. و بجاست از اقای حکم آبادی بخشدار محترم تشکر و قدردانی نمایم.

ابتدای جلسه بخشدار محترم ضمن خیر مقدم دستور کار جلسه را قرائت نمودند

1-برنامه ریزی برگزاری هر چه باشکوهتر اعیاد شعبانیه

2-برگزاری مراسم ارتحال حضرت امام خمینی

و دقایقی بعد برای همراهی فرماندار محترم جوین در بازدید از یک پروژه ضمن پوزش از حضار جلسه را ترک نمودند.

حجت الاسلام بهار ریاست جلسه را برعهده داشتند ومطالبی در خصوص فضیلت ماه شعبان و مناسبتهای پیش رو بیان داشتند و حاضران را به بحث و گفتگو دعوت کرد.

جالب اینکه مناسبتهای ماه شعبان از جمله روز پاسدار و روز جانباز و روز جوان و روز مستضعفان می باشد. و از اینکه این مناسبتها ذکر شد خیلی خوشحال شدم ولی متاسفانه علیرغم سنوات اخیر کل جلسه محدود به برگزاری همان جشن نیمه شعبان شد.

حال سوال بنده این است:هدف برگزار کنندگان از برگزاری این مراسم چیست؟

صرفا شادی یا بالابردن روحیه.چون چیزی که قبلا دیده بودم غیر این نیست. اگر اینچنین است شب نیمه شعبان مراسم عروسی های بسیاری در حکم آباد و روستاهای همجوار برگزار می شود که مطمئنا نوازندگان بسیار با تجربه تر در انجا شرکت می کنند ؟ و مورد استقبال اکثر مردم قرار میگیرد.پس چرا با آن مراسم مخالفت می نمایند؟. مگر نه اینست که هزینه ان مراسم صرفا بر عهده صاحب مجلس است و نه اعتبار دولتی می باشد و نه از محل خیرین.

حال مراسم نیمه شعبان که قرار است از محل اعتبارات محلی دولتی و کمکهای مردمی برگزار گردد ،نباید ماحصلش بالا بردن فرهنگ مهدویت و بصیرافزایی انتظار و حب اهل بیت باشد.مگر غیر این است؟

·        آن هم در موقعی که جوان های ماکوچکترین مطالعه ای در اثبات  امام عصرشان ندارند و در بحث های معمولی دلیل خاصی ندارند و وظیفه خود را در عصر انتظار نمی دانند؟

·        شب نیمه شعبان از شبهای برگزیده سال می باشد و حتی از زمان پیامبر این شب را گرامی می داشتند و حتی مسلمانان سنی مذهب در داخل ایران و نیز درکشورهای ترکیه و هند ومالزی و...از آن به شب برات نام می برند و به احیا و زنده داری می پردازند وحاجات خود را از درگاه خداوند متعال می طلبند.چگونه ما که این شب عزیز با وجود تولد امام زمان عزیز تر نیز گردیده است اصلا مراسم معنوی و مذهبی خاصی نداریم؟ آبا بهتر نیست به جای برگزاری مراسم جشن  در آن شب ،هیات امنای مساجد برنامه ریزی جهت برپایی مراسم خاص نیمه شعبان در مساجد باشند.؟

·        سوال اخر بنده این است آبا بهتر نیست هزینه زیادی که برای انجام این مراسم می شود را تقسیم نمود و برای قدردانی از پاسداران و جانبازان برنامه ای داشته باشیم کسانی که عمر و زندگی و سلامتی خود را برای هموطنان خود به ودیعه گذاشته ا ند.؟آیا بهتر نیست برنامه ای جامع تر و مفیدتر برای جوانان برگزار شود تا از افسردگی ناشی از بی هدفی واز یاس و ناامیدی ناشی از مشکلات کشور رهایی یابند.؟ خودمسئولان شهرستان چندی پیش خبر از افزایش بی رویه طلاق و اعتیادرا منتشر کرده بودند.پس چراهیچ کار مفیدی انجام نمی شود.؟

به امید روزهای بهتر....

رضا رویگری در گفتکو با خبر آنلاین گفت: «در گذشته وقتی دو نفر به هم ‌می‌رسیدند در رابطه با آخرین کتابی که خوانده بودند صحبت می‌کردند در حالی که امروز تنها بحث مردم سریال‌های مبتذل ترکی است که هیچ سازگاری با فرهنگ ایرانی ندارد و تنها به سست کردن بنیان‌های خانواده می‌پردازد.»

رویگری اظهار کرد: «اسم کتاب باعث تحریک دانایی می‌شود به همین منظر توجه به این موضوع باید در اولویت‌ برنامه‌های فرهنگی کشور باشد.»

آرزوی سلامتی و بهبودی کامل برای این بازیگر و خواننده محبوب و کتاب دوست کشورمان را داریم

نشر چشمه امسال و در نمایشگاه کتاب، نامه‌های احمد شاملو به همسرش آیدا سرکیسیان را منتشر خواهد کرد. 

این کتاب که «مثل خون در رگ‌های من» نام دارد دربرگیرنده نامه‌های این شاعر معاصر به همسرش در مقاطع مختلف زمانی است. 

احمد شاملو یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های ادبی معاصر است که عاشقانه‌های بسیاری را برای همسرش سروده است. «آیدا، درخت، خنجر و خاطره» و «آیدا در آینه» از جمله مجموعه‌های شعری شاملو هستند که با نام همسرش همراه بوده‌اند. 

این نخستین بار است که نامه‌های این شاعر به همسرش در یک مجموعه کامل به چاپ می‌رسند. 

لازم به یادآوری است نمایشگاه بین المللی کتاب امسال از تاریخ 16 اردیبهشت الی 26 اردیبهشت در مصلی تهران برگزار خواهد شد.

توی یه جمعی نشسته بودم ... بی‌حوصلـه

روزنامه رو وا کردم و یه راست رفتم سراغ جدولش ...

همینکه آروم  خوندم سه عمودی ؟؟؟

یکی گفت : بلند بخون

گفتم یه واژۀ سه حرفیه، که از همه چیز برتره ...

حاج آقا گفت: پوووووووول

لیلا ، تازه عروس مجلس گفت: عشــق 

شوهرش گفت: یـار 

علی سرشو از روی دفتر مشقش بلند کرد و گفت : علمه بابا ... علــــــــــــم 

حاج آقا هی  پشت هم میگفت: پول ، اگه نمی‌شه طلا ، سکّه ... 

گفتم: حاج آقا اینا نمی‌شه 

گفت: پس بنویس مال 

گفتم: بازم نمی‌شه

گفت: جاه چی؟!

خسته شدم از دستش ، با تلخی بهش گفتم : نه نمی‌شه !

دیدم دیگه ساکت شد ...

مادربزرگ علی گفت: عمرِ نیست ننه ... ؟

سیاوش که تازه از سربازی اومده بود گفت: کار

محسن با صدای بلند خندید و گفت : وام  ... آقا وااااااااااااااااااام

مامان جانمازشو جمع کرد و گفت : ای بابا نفهمیدم چی خوندم ؟ خدا میشه مادر  ... خدا

مداد رو گذاشتم زمین و بی خیال جدول شدم !

 ولی یه چیزیو فهمیدم 

اونم اینکه ، هرکسی جدول زندگی خودشو داره

تا شرح جدول زندگیِ کسیو نداشته باشی 

حتی یه کلمه ی سه حرفی اونم نمیتونی حدس بزنی ... !

 پدر اگه پولدار است

همه جوانیش را داده .....
واگر بی پول است همه زندگیش را .....
تا نانی لای سفره گذارد و تو بزرگ شوی ...
و برایش همین بس که بگویند سر سفره پدرش بزرگ شد ....
روز پدر روز نیست یک عمر است
تقدیم به همه پدران ....

و برای کسانی که مثل من، پدرشان را از دست داده اند

دلم گرفته پدر

برایم #بهار بفرستید …

ز شهر کودکی ام یادگار بفرستید …

دلم گرفته #پدر ! روزگار با من نیست …

دعای خیر و صدای دوتار بفرستید …

اگر چه زحمتتان می شود ولی این بار …

برای #....خود ” قرار ” بفرستید …

غم از ستاره تهی کرد آسمانم را …

کمی ستاره ی دنباله دار بفرستید …

به اعتبار گذشته دو خوشه ی لبخند …

در این زمانه ی بی اعتبار بفرستید …

تمام روز و شب من پُر از زمستان است …

دلم گرفته برایم بهار بفرستید 

 دو شاگرد از استاد خود پرسیدند :

منطق چیست؟
استاد گفت :
دو مرد پیش من می آیند ؛ یکی تمیز و دیگری کثیف ؛ من به آنها پیشنهاد میکنم حمام کنند ؛ شما فکر میکنید کدامیک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد جواب دادند : مسلما کثیفه ،،،
استاد گفت : نه ؛ تمیزه ؛ چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آنرا نمی داند ؛ پس چه کسی حمام می کند؟
شاگردها می گویند : تمیزه
استاد جواب داد : نه ؛ کثیفه ؛ چون او به حمام احتیاج دارد ؛ پس کدامیک حمام می کنند ؟
شاگردها گفتند : کثیفه
استاد گفت : نه ؛ هر دو ؛ تمیزه به حمام عادت و
کثیفه به حمام احتیاج دارد ؛ بالاخره کدام حمام میکند ؟
شاگردان با سردرگمی جواب دادند : هر دو
استاد این بار توضیح می دهد : نه ؛ هیچکدام ؛ چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد ...
شاگردان با اعتراض گفتند :
ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟
هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است !!!
استاد در پاسخ گفت :
خب پس متوجه شدید ؛
این یعنی : " منطق "

خاصیت منطق بسته به این است که چه چیزی را بخواهی ثابت کنی 

این منطق بعضی آدم هاست.

این کتاب ارزشمند سرشار از ایده های بزرگ و درخشان مسلمانان سده های میانه است. از جزری و ساعت با شکوهش، کندی و ابن هیثم با آزمایش ها،کتاب ها و تئوری های اساسی و بنیادی شان در باره بینایی گرفته، تا منجمان که به کمک ستاره ها و جهت یابی از طریق آن ها بیابان ها را می پیمودند، در هر صفحه با مخزنی از اطلاعات حیرت آور روبه رو می شویم.

«هزار و یک اختراع: میراث مسلمانان در جهان ما» هفت بخش زیر را شامل می شود

شما با مراجعه به این کتاب در می یابید که قهوه از کجا آمده یا چه کسی در هزار سال پیش برای نخستین بار از عطر استفاده کرده است. همچنین با ساعت هایی با ارتقاع 3 متر، سرگرمی ها و تفریحات خانگی در سده های میانه، خاستگاه غذاهای سه وعده ای و موسیقی آشنا می شوید.

 چند وقتی هست که خیلی راجع به شکنجه و کشتار سگ های ولگرد از شهرهای مختلف کشور و نیز از کشورهای خارجی به گوش میرسد که انصافا ما هم ناراحت شدیم .تا اینکه امروز در اصلی ترین میدان شهرحکم آباد ، گله ای سگ دیدم که با خیال آسوده درمیدان استراحت میکردن و دریغ از یک بچه که یک سنگ طرفشان پرت کند .چه برسد به شکنجه و کشتار آنها.!!!

خوشحال شدم که با وجود نقایص و کمبودهای بسیار در زمینه فرهنگی ،لیکن درزمینه احترام به سگهای  ولگرد  همگام با کشورهای غربی حرکت می کنیم !!!

و امیدوارم روزی نه چندان دور در زمینه کتابخوانی نیز حداقل همگام با شهرهای مجاور خودمان قدم برداریم!!!

لحظه ورود سگ ها به میدان

آقای سگ در حال خمیازه کشیدن و استراحت

آقای سگ بعد از استراحت و در خارج شدن از میدان

سگ سیاه و سفید درحال خوش و بش کردن

 بدینوسیله ضمن تشکر ازکلیه عزیزان که به سوالات پاسخ داده اند ، به اطلاع میرساند تعداد 220نفر از طریق پیامک در این مسابقه شرکت نموده که از این تعداد 22نفر به علت تکراری بودن شماره های همراه حذف گردیده و درمجموع 125نفر به گزینه های صحیح پاسخ داده بودند.

لذا طبق وعده قبلی به قید قرعه تعداد 10 نفر انتخاب گردیده اند که می توانند ظرف یک هفته جهت تحویل هدیه خود در ساعات اداری به کتابخانه مسروری مراجعه نمایند.

جلسه انجمن ادبی ققنوس امروز ساعت 11 برگزار گردید.

به علت تغییر ساعت استقبال نسبت به جلسات قبلی کم بود.

اقای ملایی مسئول انجمن ضمن خوشامدگویی جلسه را آغاز کرد.

محمد حکم آبادی با داستان کوتاه خود حال و هوای دفاع مقدس را در ما زنده کرد.

مهدی علیپور قطعه شعر زیبایی را سرود که مورد بحث و نقد اعضای انجمن بخصوص مسئول انجمن قرار گرفت و باعث شد یکبار دیگر تکرار کنند

زهرا خانم باز شگفت زده کرد با سن کم اشعار پرمغزی  را می سراید.

نگین وکیلی برای بار اول شعر گفت .و انصافا خیلی هم زیبا بود با موضوع بهار...

فاطمه حکم آبادی داستانک خود را خواندند که به اذعان حاضران نسبت به داستانهای قبلی کم فروغ تر بود

به امید جلسه ای پربارتر در جلسات بعدی..

این جلسه راس ساعت 10 صبح امروز چهارشنبه برابر با دوم اردیبهشت در سالن مطالعه کتابخانه مسروری برگزار گردید

دستور کار جلسه چگونگی ساخت کتابخانه شمس آباد در ساختمان وقفی در روبروی دادگستری شمس آباد بود.

بعد از قرائت دستور کار جلسه حضار به ارائه نظر خود در این خصوص پرداختند.

مهمان ویژه این جلسه حاج آقای سردارآبادی ریاست محترم اداره  اوقاف شهرستان و حاج علی نقابی واقف ساختمان روبروی دادگستری و حمید شمس آبادی نماینده خیر مرحوم غلامرضا نقابی بودند.

شایان ذکر است مرحوم غلامرضا نقابی مبلغ 50 میلیون تومان بابت ساخت کتابخانه به انجمن خیرین کتابخانه ساز اهدا نموده اند.

اعضای انجمن خیرین کتابخانه ساز به شرح ذیل می باشد:

سیاوش خیرخواه-محمودملایجردی-علی اصغر توسلی  فر–رضا ملایی-هادی نقابی-حسین ملکوتی اصل و سرکارخانم غلامی

همشهریان عزیز می توانند جهت کمکهای نقدی و غیر نقدی جهت تجهیز و ساخت کتابخانه در سطح شهرستان ، به اداره کتابخانه های عمومی شهرستان و نیز کتابخانه مسروری مراجعه نمایند.