کتابخانه مسروری حکم آباد بخش بزرگی از کشور را می توان در کتابها پیمود اندرولنگ
| ||
|
من عاشق و دیوانه و مستم چه توان کرد؟
می خواره و معشوقپرستم، چه توان کرد؟
گر ساغر سی روزه کشیدم چه توان گفت؟
ور توبهٔ چلساله شکستم چه توان کرد؟
گویند که رندی و خراباتی و بدنام
آری به خدا این همه هستم، چه توان کرد؟
من رستهام از قید خرد، هیچ مگویید
ور زان که ازین قید نرستم چه توان کرد؟
برخاستم از صومعهٔ زهد و سلامت
در کوی خرابات نشستم، چه توان کرد؟
عهدم همه با پیر مغانست، هلالی
گر با دگری عهد نبستم، چه توان کرد؟
*شعری از هلالی جغتایی
(بدرالدین هلالی استرآبادی از بزرگترین شاعران اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم بوده است که اصالتاً از ترکان حغتایی است. او در هرات متولد شده است و از ملازمان امیر علیشیر نوایی بوده است. مشهور است که سیفالله نامی در قتل او ساعی بود و از این جهت سال مرگ وی را به ابجد با عبارت «سیفالله کشت» معادل ۹۳۶ هجری قمری ضبط کردهاند.) برچسبها: [ یک شنبه 9 شهريور 1393برچسب:چه توان کرد,هلالی جغتایی,هلالی استرآبادی,جغتایی,شعر زیبا,اشعار,کتابخانه مسروری,, ] [ 18:23 ] [ حسین ملکوتی اصل ]
|
|